کد خبر: ۳۸۱۷
۰۹ آذر ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۰

روایت نخستین‌های پرستاری در مشهد

حرفه‌ای که در تقویم ایرانی با میلاد حضرت زینب(س)، صبور دردآشنای دشت کربلا گره خورده است. این شغل در مشهد نیز از قرن‌ها پیش، به واسطه وجود دارالشفا که نخستین و قدیمی‌ترین بیمارستان شهر بوده است، رواج می‌یابد تا هر که به امید مداوا به این‌سو می‌آید، نا‌امید باز نگردد. به همین مناسبت هم در سطرهای پیش‌رو از نخستین‌های پرستاری در شهرمان گفتیم. نخستین‌هایی که باید نشانه‌هایش را در حرم مطهر رضوی سراغ گرفت.

 روایت سپیدپوشان مهربانی که همه هم و غم شبانه‌روزی‌‌شان، شکستن استخوان درد در جسم و تن بیماران است، بسیار شنیده‌ایم اما کمتر کسی می‌داند پرستاری، شغلی است که می‌توان نامش را در فهرست کهن‌ترین مشاغل تاریخ بشریت نوشت. حرفه‌ای که در تقویم ایرانی با میلاد حضرت زینب(س)، صبور دردآشنای دشت کربلا گره خورده است. 

این شغل در مشهد نیز از قرن‌ها پیش، به واسطه وجود دارالشفا که نخستین و قدیمی‌ترین بیمارستان شهر بوده است، رواج می‌یابد تا هر که به امید مداوا به این‌سو می‌آید، نا‌امید باز نگردد. به همین مناسبت هم در سطرهای پیش‌رو از نخستین‌های پرستاری در شهرمان گفتیم. نخستین‌هایی که باید نشانه‌هایش را در حرم مطهر رضوی سراغ گرفت.

 

نخستین پرستاران فارغ‌التحصیل مشهد

وجود حرم مطهر امام‌رضا(ع) و حضور زیاد زائران در مشهد ابتدای قرن 14سبب می‌شود، مسئولان وقت برای بهبود وضعیت پزشکی آن، نخستین آموزشگاه عالی بهداشت را در سال 1319خورشیدی تأسیس کنند. 21 سال پس از این، امکانات دانشگاهی مشهد در حوزه پزشکی آن‌چنان پیشرفت می‌کند که نخستین پرستاران از آن ‌فارغ‌التحصیل می‌شوند. 

غلامرضا آذری خاکستر، در تعریف تاریخ پزشکی مشهد از هجده پرستار یاد می‌کند که نامشان در سال 1340خورشیدی به عنوان نخستین پرستاران فارغ‌التحصیل از آموزشگاه عالی پرستاری جرجانی ثبت شده است. پیش از این اما از سال 1315خورشیدی در دبیرستان «ایراندخت» مشهد کلاس‌های درسی با عنوان پرستاری برگزار می‌شده که نخستین فارغ‌التحصیلانش با دیپلم پرستاری هشت نفر بوده‌اند و همه‌شان نیز در بیمارستان امام رضا(ع) استخدام شده‌اند در مهر‌1315، آموزش پرستاران مشهد به شکل نوین دنبال شد. 

دبیرستان «ایراندخت» مشهد کلاس‌های درسی با عنوان پرستاری برگزار می‌شده که نخستین فارغ‌التحصیلانش با دیپلم پرستاری هشت نفر بوده‌اند

در این آموزشگاه بیشتر شاگردان آن، پس از فارغ‌التحصیلی، در بیمارستان امام‌رضا(ع) مشغول به کار می‌شدند و کلاس‌هایش در دبیرستان دخترانه «ایراندخت» برگزار می‌شد‌ اما پیشینه پرستاری در مشهد تنها به این نام‌ها ختم نمی‌شود و قرن‌ها پیش از این (از دوره صفوی)‌ در دارالشفای آستان ملائک پاسبان حضرت‌رضا(ع)، سفیدپوشانی با همین عنوان مشغول خدمت به زائران و مجاوران آستان مقدسش بوده‌اند. 

برای پرداختن به این موضوع باید به سراغ اسناد باقی‌مانده در مرکز اسناد آستان قدس رضوی برویم. در این مکان حدود 2 هزار برگ سند با موضوع دارالشفا وجود دارد که از این تعداد، 1200 برگ آن، درباره پرستارانی است که در دارالشفای رضوی مشغول به کار بوده‌‎اند.


نخستین پرستار مشهد در اسناد

قدیمی‌ترین سند پرستاری موجود در مرکز اسناد آستان قدس رضوی هم متعلق به سال ۱۰۱۱هجری قمری (دوره شاه عباس اول‌صفوی) است که در این دوره پرستاران با نام بیماردار معروف بوده اند. این سند که یک فیش حقوقی است، مربوط به پرداخت مواجب و حقوق قاسم بیماردار است. نخستین نام ثبت شده در این اسناد نیز، همین نام قاسم است و با استناد به این سند او را قدیمی‌ترین پرستار مشهد می‌دانند. اما این اسناد به‌جز میزان حقوق، دیگر چه اطلاعاتی در خود دارند؟

 برای پاسخ به این سؤال، نخست باید به واژه «پرستار» اشاره کرد. این واژه یک واژه جدید است که نشانش را نمی‌توان در اسناد دوره صفوی، افشار و قاجار یافت. زیرا در این دوران به‌جای پرستار از واژه‌هایی مانند «بیماردار»، «بیماردارباشی»، «خدمه بیمار» و «خادم بیمار» استفاده می‌شده است.

این واژه‌ها هم گویا با روی کار آمدن زمامداران صفوی‌ که در تشکیلات آستان قدس تغییرات و تحولات بنیادین ایجاد می‌کنند و شکلی نظام‌مند به آن می‌بخشند، رواج می‌یابد. زیرا در این دوران هم هست که دارالشفا نیز به بخش‌های مختلفی تقسیم و مشاغلی شبیه به پرستاری امروزی به آن افزوده می‌شود.

 برای نمونه در اسناد قدیمی مربوط به دارالشفا، به تقاضای استخدام «سکینه‌بانو» برمی‌خوریم که در سال 1103هجری قمری، طی یادداشتی، با یادآوری خدمت سی‌ساله مادرش «خانی‌بانو» در کسوت بیماردار یا همان پرستار در دارالشفای حضرتی، مدعی می‌شود این استحقاق را دارد که در تشکیلات پزشکی آستان‌قدس استخدام شود. از این منظر، احتمالا باید قدیمی‌ترین خانم پرستار شناخته‌شده مشهد را هم «خانی‌بانو» بدانیم.


نخستین استفاده از واژه  پرستار در مطبوعات مشهد

واژه «پرستار» گویا در دوره قاجار باب می‌شود. نخستین خبر دارای این واژه که در مطبوعات مشهد چاپ و منتشر شده را می‌توان در جریده «‌ایران» مورخ 12صفر ۱۳۲۲هجری قمری مشاهده کرد که به ماجرای شفای پسر بیماری پرداخته که به دلیل نبود پرستار فلج شده است اما در محرم‌ماهی شفا می‌یابد.

نخستین خبر دارای این واژه که در مطبوعات مشهد چاپ و منتشر شده را می‌توان در جریده «‌ایران» مورخ 12صفر ۱۳۲۲هجری قمری مشاهده کرد

 در این خبر می‌خوانیم: «‌از قرار راپورتی که از طرف حاجی خازن‌الملک حکمران نیشابور و مضافات رسیده و عینا نگارش می‌شود، جوان مفلوجی محسن‌نام پسر مرحوم استاد ابوالحسن وصله‌دوز که از قرار تقریر خودش پانزده‌سال از سنش گذشته، شب شنبه یازدهم محرم در تکیه حضرت ابوالفضل(ع) واقع در شهر نیشابور شفا یافته است؛ به این تفصیل، محسن مزبور که امروز شهیر(مشهور) به «شفایی» شده، مادرش سیده بوده و فعلا جز یک برادری محمدحسین‌نام که از خودش بزرگ‌تر است، کسی را ندارد.

 سه سال قبل را به قریه سخدر رفته و چندی در آنجا در خانه خاله‌اش بوده، به مرض محرقه و نوبه مبتلا شده، مدت ناخوشی‌اش طول کشیده، آخرالامر از نبودن پرستار و معالج، کارش به مرض فالج (فلج) کشیده، از کمر به پایین به‌کلی بی‌حس و بی‌حرکت مانده، در مدت سه‌سال کم‌کم پاهایش از رشد‌ونمو افتاده و کاهیده و باریک شده که در این سه سال، برادرش او را به دوش می‌گرفته، روزها به دریوزه در کوچه و بازار، لقمه نانی تحصیل و به این فقر و فلاکت معاش می‌کرده‌اند.

 امسال در اول زمستان، زمین خانه خرابه‌ای داشته، پانزده‌تومان فروخته بودند به قصد اینکه وجه آن را به کرایه مال و مخارج بین راه داده، خود را به مشهد مقدس برسانند و در تحت قبه‌منوره حضرت رضویه علیه‌الصلوه‌‌و‌السلام متوسل به ذیل عنایت و کرامت امامت شده، بلکه شفا یابد، چون هوا بسیار سرد شده بود و سفر نمی‌توانست رفت، مأیوسانه به تکیه حضرت‌ابوالفضل(ع) رفته از شب تاسوعا یک سر ریسمان به گردنش و سر دیگر را به علم حضرت ابوالفضل(ع) بسته، متوسل و دخیل می‌شود تا شب یازدهم به همان حالت بوده، وقت طلوع فجر به خواب رفته، در عالم رویا می‌بیند شخص بزرگواری از طرف قبله داخل شده، می‌فرماید: محسن برخیز.

 عرض می‌کند: من شل و مفلوجم. دوباره می‌فرماید: برخیز؛ تو را شفا دادیم، برو مشهد. بیدار شده، می‌بیند قلبش روشن و قادر بر حرکت است. قدری در زیر همان پلاس‌پاره‌ پاهای خود را دراز کرده، می‌بیند تمکین دارد، یک مرتبه برخاسته، گریه‌کنان به طرف علم می‌دود و چند مرتبه دور علم گردش کرده. کربلایی‌حسین‌نام، متولی تکیه، می‌پرسد: تو را چه می‌شود؟ می‌گوید: حضرت ابوالفضل(ع) مرا شفا داده. قدری راه می‌رود، می‌بیند قولش صدق و صحیح است؛ چون خبر این کرامت به حکومت رسید و صدق واقعه معلوم و محقق گردید، حکم به نواختن نقاره نمودند و تمام شهر را چراغانی کامل کرده‌اند.»


نخستین نذر پرستاری در حرم امام‌رضا(ع)

اما سوای همه این‌ها یکی از زیباترین موارد مربوط به پرستاری که می‌توان نشان آن را در اسناد و مکتوبات تاریخی دید، تقاضای زنان و مردان بسیاری برای کمک‌پرستار بودن آن هم به صورت نذری در دارالشفای امام مهربانی‌هاست. این نذر که گویا از دوره صفویه باب شده، از زنان و مردانی یاد می‌کند که به عنوان کمک‌پرستار به دارالشفا که تا انتهای دوره قاجار تنها بیمارستان مشهد بوده، مراجعه و درخواست می‌کردند که به عنوان ادای نذر، کمک‌پرستار باشند.

 این افراد بی‌آنکه مزدی دریافت کنند، برای مدتی کارهایی مانند غذا دادن به بیمار، شستن لباس‌های او و تمیزکردن دارالشفا را برعهده می‌گرفتند و برخی، با توجه به توانایی‌های علمی، آموزش کوتاه‌مدت می‌دیدند و سطح خدمات آن‎ها به بیماران بالاتر می‌رفت. معمولا چنین افرادی، زیرنظر «بیماردارباشی» یا همان سرپرستار امروزی به انجام وظیفه می‌پرداختند و حضورشان به صورت شیفتی بود. برای نمونه برابر سندی باقی‌مانده از سال 1114هجری قمری، استاد محمدخان اصفهانی به عزم زیارت و یافتن شفا از اصفهان به خراسان می‌آید، دخیل می‌بندد و پس از شفا و دیدن کرامات حضرت رضا(ع) تصمیم می‌گیرد در دارالشفا خدمت کند.

 

 

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44